
سیدضیاء میرعمادی
مسئولیتها
ـ دادستان انقلاب اسلامی استان هرمزگان از سال ۱۳۶۰
ـ همزمان دادستان انقلاب اسلامی استان هرمزگان و دادستان انقلاب اسلامی شیراز از ۲۰ آبان ۱۳۶۱
ـ دادستان عمومی شیراز از ۱۷ فروردین ۱۳۶۲
ـ دادستان عمومی تهران از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۸
ـ سردبیر نشریه عماد از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۲
ـ هماکنون: عضو کانون وکلای دادگستری تهران
زندگینامه:
از پیشینه و تحصیلات او اطلاع دقیقی در دست نیست
برخی از موارد نقض حقوق بشر
۱. اعدام و سرکوب گروههای مخالف جمهوری اسلامی در استان هرمزگان
سیدضیاء میرعمادی در مقام دادستان انقلاب اسلامی هرمزگان در دستگیریهای خودسرانه و اعدامهای دستهجمعی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی مسئول بوده است.
او در مصاحبهای با روزنامه خبر جنوب مورخ ۲۹ آبان ۱۳۶۱ گفت:
«بیش از یک سال است که اینجانب به سمت دادستان انقلاب اسلامی هرمزگان منصوب شدهام و وقتی که این مسئولیت را به عهده ما گذاشتند گروهکها در بندرعباس و شهرستانهای تابعه فعالیت زیادی داشتند. این گروهکها عبارت بودند از گروهک اشرف دهقانی و سازمان منافقین. البته پیکارهم برنامههایی داشت. بعد از اینکه ما کار خود را آغاز کردیم، دادسرای انقلاب با همت برادران سپاه و کمیته و با کمکهایی که سازمان اطلاعات ۳۶ میلیونی در اختیار ما گذاشت، کار خود را شروع کردیم و برادرمان آنچنان سریع عمل نمودند که از دوم فروردین تا دوازده فروردین، ظرف ده روز تمام شبکه منافقین خلق(مجاهدین خلق) در بندرعباس کشف و اعضای آن دستگیر شدند.»
میرعمادی در ادامه این مصاحبه نقش خود در محکوم کردن اعضای گروههای مخالف جمهوری اسلامی به زندانهای طولانی مدت و اعدام آنان را تایید کرد:«ما تمام آنهایی که دستگیر ساختیم، محاکمه نمودیم که بعضی از آنها اعدام شدند و برخی به حبس ابد محکوم شدند.»[۱]
۲. اعدام بهائیان در شیراز
به فاصله کوتاهی پس از انتصاب سیدضیاء میرعماد به عنوان دادستان انقلاب شیراز، دهها تن از بهائیان به اتهام وابستگی به اسراییل بازداشت شدند.
در ۲۹ آبان ۱۳۶۱، میرعمادی در مصاحبهای با روزنامه خبر جنوب گفت: «این افرادی که بهائی هستند و دستگیر میشوند، افرادی میباشند که تشکیلاتی بوده و وابستگی به صهیونیسم بینالملل دارند. » او در ادامه مدعی شد که برخی از بهائیان بازداشت شده به وابستگی خود به صهیونیسم و فعالیت علیه جمهوری اسلامی اعتراف کردهاند.[۲]بنا به تحقیقات سازمانهای حقوق بشری، بازداشت شدگان بهایی برای تغییر دین و مسلمان شدن تحت شکنجههای شدید قرار گرفته بودند[۳].
میرعمادی در ۲۲ خرداد ۶۲ با همراهی گروهی از پاسداران زن و مرد از زندانیان بهائی بازدید کرد. او از ترابپور رئیس زندان خواست تا مرحله آخر استتابه را آغاز کند و به زندانیان بهائی ۹ روز مهلت داد تا توبه کنند؛ ولی هیچیک از آنان توبه نکردند[۴].
استتابه اصطلاحی فقهی است که فقها در مورد مرتد ملی به کار میبرند. مرتد ملی بر اساس قوانین شریعت، ۹ روز وقت دارد تا توبه کند و به دین اسلام برگردد. در غیر این صورت اعدام میشود.
در ۲۶ و ۲۸ خرداد ۱۳۶۲، ۲۲ تن از بهائیهای زندانی در شیراز که از اسلام آوردن امنتاع کردند، به جوخههای اعدام سپرده شدند؛ از جمله ده زن که مونا محمودنژاد ۱۷ ساله نیز در بین آنان بود.
۳. اعدام مخالفان سیاسی در شیراز و تجاوز به زنان
سیدضیاء میرعمادی به عنوان دادستان عمومی و انقلاب شیراز نه تنها به عنوان صادرکننده کیفرخواست بلکه به عنوان مسئول ناظر بر امور اداره زندانها و اجرای احکام، در اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی نقش داشته است.
در تیرماه ۱۳۶۲، الهه دکنما و ده زن جوان دیگر [۵]که همگی به اتهام هواداری از سازمان محاهدین خلق در سال ۱۳۶۰ دستگیر شده بودند، به جوخه اعدام سپرده شدند. الهه دکنما در زمان دستگیری دانش آموز دبیرستان بود. براساس شهادت یک منبع آگاه[۶]، الهه پیش از اعدام روی لباسهای خود نوشته بوده که به او تجاوز شده است.
پس از پخش وسیع خبر مربوط به تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام، میرعمادی در مصاحبهای با روزنامه خبرجنوب آن را تکذیب کرد و گفت: «شایعه میکنند دختران را قبل از اعدام به تزویج پسران در میآورند و سپس اعدام میکنند…این شایعات هیچگونه واقعیتی ندارد.»[۷]
بر اساس ماده ۳۲ آییننامه دادگاهها و دادسراهای انقلاب مصوب شورای انقلاب مورخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۸، اجرای احکام اعدام با اجازه دادستان کل کشور (در آن زمان، محمد مهدی ربانی املشی) و تحت نظارت دادستان انقلاب شهرستان انجام میشده است. بنابراین میرعمادی مسئولیت مستقیم در نحوه اجرای حکم اعدام الهه دکنما و سایر زندانیان سیاسی زن و نیز وقایع رخ داده پیش از اعدام آنان داشته است.
۴. نقض حقوق زنان و محکومیت شهروندان مخالف با هنجارهای اسلامی
دادستان دادگاههای عمومی مسئول تحقیقات مقدماتی و صدور کیفرخواست درباره جرائم عمومی است که طبق قانون مجازات اسلامی، شامل مواردی چون «ظاهرا شدن در عموم بدون حجاب شرعی»، «شرب خمر»، «روابط خارج از ازدواج» و … میشود..سیدضیاء میرعمادی به عنوان دادستان عمومی تهران، در صدور قرار مجرمیت(کیفرخواست) علیه شهروندانی که رفتار آنها مطابق با قوانین اسلامی نبوده، و به ویژه در نقض حقوق زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمیکردند، نقش مهمی داشته است.
تعداد و تنوع احکام ناعادلانهای که میرعمادی در دروان تصدی دادستانی عمومی تهران در صدور آنها نقش داشته، بر ما پوشیده است. اما همانگونه که او در دی ماه ۱۳۶۳ طی مصاحبهای با روزنامه اطلاعات [۸]تصریح کرده، «مبارزه با منکرات» از وظایف اختصاصیاش بوده است.
میرعماد در این مصاحبه از کمبود نیروهای «دایره امر به معروف»و «ستاد مبارزه با منکرات» گله میکند و میگوید:«در زمینه مبارزه با منکرات و فساد، اقداماتی انجام گرفته است. دایره امر به معروف و ستاد مبارزه با منکرات کار خودشان را انجام میدهند، منتها از نظر نیرو کمبود داشتهاند و اخیرا در جلسهای که با حضور وزیر محترم کشور داشتیم، مطلب را منعکس کردیم و ایشان قول دادند این ستاد را تقویت کنند و همچنین با سرپرست کمیتههای انقلاب اسلامی کشور نیز مذاکره شده است و قول دادند که این ستاد را از نظر نیرو تقویت کنند.»
سیدضیاء میرعمادی در خرداد ۱۳۸۱ به اتهام فساد مالی بازداشت شد.
عبدالنبی نمازی دادستان وقت کل کشور در جمع خبرنگاران گفت که اتهامات مالی میرعمادی ازشهرام جزایری سنگینتر است. در نهایت میرعمادیدر شهریور ۸۲ با قرار وثیقهای که دادگاه ویژه روحانیت تعیین کرده بود، آزادشد. از سرانجام پرونده او هیچ خبری منتشر نشده است.
وی در دهه ۹۰ به عضویت کانون وکلای مرکز در آمد و در حال حاضر به عنوان وکیل دادگستری مشغول به کار است.
[۱]گفتگوی مطبوعاتی حجتالإسلام میرعمادی، دادستان انقلاب اسلامی شیراز، روزنامه خبرجنوب، ۲۹ آبان ۱۳۶۱، صفحه ۵
[۲]همان
[۳]جامعهای در تنگنا: شرح مشقات بهائیان شیراز، ۲۱ بهمن ۱۳۸۹، مرکز اسناد حقوق بشر
[۴]همان
[۵]اسامی چند تن از این زنان که از سایت بنیاد برومند استخراج شده به شرح زیر است: محبوبه جدی گلبرنجی، فاطمه افراسیابی، ؟ پناهمند، رویا حاجیانی قطب آبادی، معصومه حسن زاده، مریم ذاکری، ماه پروین ربیعی، زهرا رحمانی، نسترن هدایتی
[۶]نام و مشخصات شاهد نزد عدالت برای ایران محفوظ است.
[۷]«شایعه عدم بهداشتی بودن زندان و وضع زندانیان- اعدام ۳۰۰ زندانی و تزویج دختران قبل از اعدام با پسران کذب محض است؛گفتگوی مطبوعاتی حجت الاسلام میرعمادی دادستان انقلاب اسلامی و عمومی شیراز»،خبر جنوب، شماره ۸۸۹ ،صفحه۷، چهارشنبه ۱۹ مرداد ۶۲
[۸]گفتگو با دادستان عمومی تهران، روزنامه اطلاعات، ۲۷ دی ۱۳۶۳، شماره ۱۷۵۰۲، صفحه ۳