در پنجم اسفند ۱۳۷۵، ابراهیم(امیر) زالزاده، روزنامهنگار و مدیر نشر ابتکار و بامداد در تهران ناپدید و در اوایل فروردینماه ۱۳۷۶، پیکر بیجانش در بیابانهای یافتآباد پیدا شد.
جسد زالزاده را در حالی یافتند که با وضعیتی مشابه به آنچه که بعدها در مورد داریوش و پروانه فروهر اتفاق افتاد، کاردآجین شده بود. گفته میشود که سینه و پشت او را با ۱۵ ضربه چاقو پاره پاره کرده بودند.
از زالزاده به عنوان یکی از قربانیان قتلهای سیاسی روشنفکران و نویسندگان یاد میشود و پرونده قتل او نیز در دنباله پرونده قتلهای سیاسی بدون دادخواهی و رسیدگی قانونی به آن، بی سرانجام مانده است. بسیاری یکی از انگیزههای قتل زالزاده را سرمقاله او در نشریه معیار میدانند. زالزاده در سرمقاله خود خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته بود: «آقای رئیسجمهور، در تاریخ دیدهایم که هیچ نظام دیکتاتوری پایدار نبوده و نخواهد بود. شما بهتر میدانید که هر نظامی که نتواند از تاریخ بیاموزد و سیاستهای خود را در راستای خواسته و مطالبات تودههای مردم منطبق کند، سرنوشتش همان خواهد شد که بر سر نظامهای دیکتاتوری پیشین آمده است و سرنگون خواهد شد. تاریخ را نه من و نه شما مینویسیم، بلکه این خود تودهها هستند که این تاریخ را رقم زده و میزنند.»
نشریه معیار به مدیرمسئولی ابراهیم زالزاده از اوایل سال ۱۳۷۵ مجوز انتشار یافت و پس از چند شماره توقیف شد.
زالزاده به عنوان یکی از ناشران کتاب در دهه هفتاد، بسیاری از آثار احمد شاملو را بعد از انقلاب ۵۷ در ایران منتشر کرد. او همچنین در کسوت روزنامهنگاری از جمله کسانی بود که به عنوان گزارشگر در مردادماه ۱۳۵۷ به آبادان سفر کرد و نظر متفاوتی را در مورد علت آتشسوزی این سینما داشت. زالزاده معتقد بود که نزدیکان به آیتالله خمینی در آتشسوزی این سینما دست داشتند.
خانواده ابراهیم زالزاده در دوازدهمین سالگرد ناپدید شدن و قتل او با صدور نامه سرگشادهای خطاب به مردم ایران خواستار دادخواهی و رسیدگی به پرونده قتل او شدند. آنها در این نامه نوشتند: « ما در طی دوازده سال گذشته کماکان بر خواست خود مبنی بر افشای تمامی حقایق در مورد این جنایت ضدانسانی و تشکیل دادگاهی مردمی و علنی برای رسیدگی به آن و سایر کشتار دگراندیشان سیاسی قبل و بعد از زالزاده در ایران پای میفشاریم. این کشتاری سازمانیافته بوده است و مسئولین اصلی و قاتلان آن تاکنون رسمآ اعلام نشدهاند. این جنایات سیاسی زخمی بزرگ بر پیکر جامعه است که مرهمپذیر نیست و هیچ انسان آزاده و پیشرو نمیتواند بیتفاوت از کنار آن بگذرد. ما هرگز از دادخواهی دست نخواهیم کشید و خواستار رسیدگی به این جنایت هولناک هستیم و از تمامی انسانهای آگاه و برابریطلب تقاضا میکنیم که ما را در این راه یاری کنند و همصدا با ما خواهان مجازات آمرین و عاملین آن شوند.»
قتلهای سیاسی نویسندگان، فعالان سیاسی و دگراندیشان در دوره تصدی قربانعلی دری نجفآبادی و علی فلاحیان بر وزارت اطلاعات اتفاق افتاد و آنها تا تاکنون به خاطر مسئولیتشان در این قتلها محاکمه نشدند.