عدالت برای ایران که در تیرماه ۱۳۸۹ کار خود را آغاز کرد، یک سازمان حقوق بشری غیردولتی غیرانتفاعی است.
هدف عدالت برای ایران، پاسخگو کردن مقامات جمهوری اسلامی در برابر اعمالشان و مبارزه با مصونیتی است که در حال حاضر، مقامات جمهوری اسلامی را قادر به نقض گسترده حقوق شهروندان خود می کند.
عدالت برای ایران، در جست و جوی حقیقت و دستیابی به عدالت به خصوص در مورد اقلیتهای ملیتی و مذهبی، همجنسگرایان و ترنسجندرها، زنان، و کسانی که به دلیل عقاید سیاسی شان تحت تعقیب قرار می گیرند است.
برای تحقق این اهداف، عدالت برای ایران دست به مستند سازی و تحقیق می زند و علیه ناقضان حقوق بشر به طرح دعوی حقوقی می پردازد. همچنین آگاه گردن افکار عمومی و نیز نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل نیز یکی دیگر از فعالیتهای ماست.
عدالت برای ایران نه فقط رویای جمعی که رویای تاریخی ماست؛ به رویایمان پشت نکنیم!*
تاسیس عدالتخانه از خواسته های انقلاب مشروطه ایران بود به این امید که حق مردم را امین الدوله، حاکم وقت تهران و باقی حکام زورگو را بستاند. اندکی بعد از پیروزی انقلاب، ورق برگشت: مشروطه خواهان را به دار آویختند و رویای عدالت نافرجام ماند.
در انقلاب ۱۳۵۷، انقلابیون به نام اجرای عدالت، پس از برگزاری محاکمات فرمایشی که از ابتدایی ترین اصول دادرسی منصفانه بی بهره بود، سران رژیم گذشته را یکی پس از دیگری اعدام کردند. آنها برای نشان دادن پیروزی انقلاب، فاحشه ها را سوزاندند و جسدشان را در خیابانها گرداندند. از دل رویایی دموکراسی، یک تئوکراسی در آمد و از دل شعار عدالت، انتقام جویی و خشونت بی حد و مرز. عدالت انقلابی با اعدام انقلابی هم معنا شد و اما، هم صورت رویایی عدالت را خراشاند و هم ایده انقلاب برای دموکراسی را برای دهه ها زیر سئوال برد. اما عدالت، همچون رویایی همواره باقی ماند همانگونه که رویای دموکراسی هیچگاه نمرد.
اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸، به شکلی خشونت بار سرکوب شد؛ میلیونها نفر در خیابانها، نقض حقوق خود و سایر شهروندان را به چشم دیدند. یه یک باره و دوباره، مطالبه عدالت، یک مطالبه عمومی شد. مردمی که به خیابانها آمده بودند می خواستند بدانند مسئول کشته شدن همتایانشان در خیابانها و یا بازداشگاهها چه کسانی هستند، حقایق پیرامون تجاوز به زندانیان سیاسی چرا کتمان می شود و چرا ناقضان حقوق مردم پاسخگو نیستند. ایده های اولیه “عدالت برای ایران” در همان روزها و در همان خیابانها شکل گرفت.
عدالت برای ایران در واقع برآمده از این واقعیت است که نظام دادگستری در ایران، نه تنها آمران و عاملان نقض شدید حقوق بشر را وادار به پاسخگویی نمی کند، بلکه خود، جزیی از دستگاه نقض حقوق بشر و یکی از مسئولان اصلی این جرایم است. از خرداد ۸۸ تا امروز، غیر از صدها مورد اعدام زندانیان معمولی، قوه قضاییه ایران مسئول اعدام حداقل ۸ زندانی سیاسی است.
در چنین شرایطی برای تحقق خواست عدالت و برای جلوگیری از نقض مستمر حقوق بشر در ایران چه می توان کرد؟
ثبت و مستند سازی موارد نقض حقوق بشر با رعایت استانداردهای حقوقی بین المللی از سویی و تلاش برای پاسخگو کردن ناقضان حقوق بشر در عرصه بین المللی، جایی که حقوق بشر به عنوان ارزشهای مورد قبول همه جهانیان پذیرفته شده و همه جهانیان حق و وظیفه جلوگیری از نقض آن را دارند، از سوی دیگر، راههایی است که بسیاری از گروههای حقوق بشری ایرانی در حال آزمودن و پیمودن آن هستند.
در این شرایط، بسیار خوشحالیم که اعلام کنیم سازمان “عدالت برای ایران”، کار خود را با دو پروژه هم زمان شروع می کند. پروژه “جنایت بی عقوبت” با هدف مستند سازی موارد شکنجه جنسی علیه زندانیان سیاسی زن از پس از انقلاب ۵۷ مراحل مقدماتی خود را طی کرده و از فردا، با برگزاری یک کارگاه آموزشی دو روزه برای محققان، به طور رسمی کلید می خورد. ما موضوع شکنجه جنسی در زندانها در طول سی سال گذشته را به دو دلیل انتخاب کردیم. دلیل اول اینکه در مورد موارد دیگر نقض گسترده و شدید حقوق بشر، سازمانهای حقوق بشری دیگر، کارهای برجسته ای انجام داده بودند اما در این حوزه، به دلایل مختلف از جمله دشواری موضوع و نیز فقدان نگاه جنسیتی فعالان حقوق بشری، کار چندانی صورت نگرفته بود. در عین حال، از آنجا که معتقدیم نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی تاریخی ۳۱ ساله دارد و از فردای انتخابات ۸۸ شروع نشده، گسترده کار خود را تمامی دوران حاکمیت جمهوری اسلامی قرار دادیم.
پروژه دومی که در حال کار بر روی آن هستیم، پرونده سازی برای ناقضان حقوق بشر است. هدف ما از انجام این پروژه جمع آوری اطلاعات و شهادتهای مستند درباره کسانی است که در نقض وسیع و شدید حقوق بشر در ایران دست داشته اند. گام بعدی، استفاده از مکانیزمهای حقوقی و سیاسی بین المللی برای تقیب کیفری این افراد خواهد بود. در راستای انجام این پروژه، عدالت برای ایران اخیرا و پیش از تظاهرات ۱ و ۱۰ اسفند، دو فراخوان منتشر کرد و از شرکت کنندگان در تظاهرات خواست که با فرستادن شهادت ها، عکسها و فیلمهای خود، ما را در شناسایی عوامل سرکوب و تکمیل پرونده های آنان یاری دهند. در پی این دو فراخوان، حجم زیادی نوشته، فیلم و عکس به دستمان رسیده که در حال طبقه بندی این اطلاعات و ارزیابی آنها هستیم.
در میان شما، کسانی هستند که از ابتدای راه با ما بوده اند، با حمایتهایشان به شیوه های مختلف، ما را یک قدم به امروز نزدیک کرده اند. همچنین در میان شما کسانی هستند که به حمایتها و کمکهایشان از امروز به بعد بسیار امیدوار هستیم؛ ما به دانش، توانایی ها، ارتباطات و خلاقیت تک تک شما نیاز داریم . از همه شما ممنونم که با حضورتان، ما را به تحقق رویایمان، یعنی عدالت برای ایران نزدیک کرده اید. در عین حال مایلم تشکر ویژه خود را از شبکه زنان تحت قوانین مسلمانی (WLUML)، بنیاد هیوس و نیز مبتکران و مجریان جایزه لاله مدافعان حقوق بشر هلند ابراز دارم که بدون آنها، عدالت برای ایران، امروز نمی توانست آغاز شود.
فرزاد کمانگر، معلم و فعال سیاسی که در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین تهران اعدام شد، در نامه ای به دانش آموزانش نوشته است: یادتان باشد که به شعر ، به آواز ، به لیلاهایتان ، به رویاهایتان پشت نکنید. عدالت برای ایران نه فقط رویای جمعی که رویای تاریخی ماست؛ به رویایمان پشت نکنیم!
* متن سخنرانی مراسم افتتاحیه دفتر عدالت برای ایران، ۵ مارس ۲۰۱۱، لندن، شادی صدر