نام و نام خانوادگی:
حسین شریعتمداری
زندگینامه:
حسین شریعتمداری متولد سال ۱۳۲۶ دماوند است. او از زندانیان سیاسی دوران پهلوی بود که از سوی انقلابیون از زندان آزاد میشود. او قبل از دستگیری در دولت پهلوی، به تحصیل در رشته پزشکی مشغول بوده است.
مسئولیتها:
– عضو سپاه پاسداران و از فرماندهان جنگ در دوران جنگ ایران و عراق
– مسئول بخش معاونت اجتماعی وزارت اطلاعات از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲
– سردبیر و مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده سید علی خامنهای در آن روزنامه از ۱ دیماه ۱۳۷۲ تا کنون
موارد نقض حقوق بشر:
۱ .مشارکت در «توابسازی» در دهه ۶۰
فرهاد بهبهانی، زندانی سیاسی سابق، در کتاب خاطرات زندان خود با عنوان «در مهمانی حاجیآقا»[۱]از شریعتمداری به عنوان بازجوی خود نام میبرد که در زندان به «برادر حسین» معروف بوده است. گرچه حسین شریعتمداری بازجو بودن خود را تکذیب کرده اما در مطلبی در روزنامه کیهان مینویسد: «دعوت از اینجانب برای بحث و گفتوگو با زندانیان گروهکی از جانب مجید انصاری صورت گرفته بود… جزء پربرکتترین ایام خود میدانم که بر اثر آن تعداد قابل توجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند. وی همچنین در مصاحبهای با نیوریورک تایمز میگوید که در موارد خاصی که از او برای صحبت با زندانیان درخواست شده همکاری کرده است و این موضوع که بازجو نبوده به این معنا نیست که کار بازجویان را تأیید نمیکند.
۲ـ همکاری با وزارت اطلاعات در سرکوب دگراندیشان و مخالفان
حسین شریعتمداری به همراه سعید امامی، از مدیران بلندپایه وزارت اطلاعات در دوران هاشمی رفسنجانی و مسئول برخورد با نویسندگان و دگراندیشان، از سازندگان برنامه تلویزیونی «هویت» در سال ۱۳۷۵ بود. برنامه هویت که در چندین قسمت از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد روشنفکرانی چون عبدالحسین زرینکوب و هوشنگ گلشیری و بسیاری دیگررا وابسته به بیگانگان و خائن به کشور معرفی میکرد. اعترافات تلویزیونی که از سعیدی سیرجانی، عزتالله سحابی و غلامحسین میرزاصالح در زندان تحت فشار و شکنجه ضبط شده بود در این مجموعه برنامه پخش شده است.
خبرنگار روزنامه کیهان در سال ۱۳۸۲مصاحبهای با اکبرهاشمی رفسنجانی درباره هشت سال دوره ریاست جمهوریاش انجام داد. در آن مصاحبه با اشاره به برنامه «هویت» و نقش حسین شریعتمداری گفته میشود : «….[خبرنگار روزنامه کیهان] ضمناً میگویند آقای سحابی از شما قول گرفته بود اعترافاتی که کرده، از تلویزیون پخش نشود. ولی در برنامه «هویت» پخش شد. در مورد این دو شبهه توضیح بفرمایید؟
[هاشمی رفسنجانی]: اولاً از من قولی نگرفته بود. اصلاً از اعترافات ایشان اطلاعی نداشتم که قولی بدهم. آقای سحابی هم رفیق من بود. ما در دوران مبارزه همپرونده و با هم در زندان بودیم. بعد از پیروزی هم در شورای انقلاب بود. همیشه با هم بودیم و اختلافی نداشتیم. گروهی را هم که وزارت اطلاعات گرفتند، بدون اطلاع من گرفتند. گویا حدود ۹۰ نفر را گرفتند. من اصلاً با اینطور چیزها مخالف بودم. منتها وزارت اطلاعات از این کارها میکرد…. برنامه هویت را از تلویزیون دیدیم و اصلاً خبر نداشتیم. شما از آقای شریعتمداری بپرسید که چه کسی به او گفته که آن برنامه را بسازد.»کسانی که در برنامه هویت علیه خود و همفکرانشان اعتراف کردند و این اعترافات در برنامه تلویزیونی «هویت» پخش شد، پس از آزادی علنا اعلام کردند اعترافات تحت فشار بازجویی بوده است. در نمونهای عزتالله سحابی در سال ۱۳۶۹ و در زمان مسئولیت سعید امامی، معاون با نفوذ علی فلاحیان،وزیر وقت اطلاعات، بازداشت و به مدت چند ماه تحت بازجوییهای سنگین برای «اعترافکردن» علیه خود و همفکرانش قرار گرفت.
علیاکبر سعیدی سیرجانی، نویسنده و متفکر، یکی دیگر از کسانی است که اعترافات او علیه خود در برنامه «هویت» پخش شده است. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای از وضع سلامت و خطر شکنجه او در طول بازداشت، ابراز نگرانی کرده بود و نهایتا هم مرگ او در زندان «سکته قلبی» عنوان شد.
نقل قول زیر از او نیز نشانه دیگری از اعمال فشار برای اخذ اعترافات اجباری تلویزیونیاست:
«اونچه که باعث شد من امشب خودم خواهش کنم که بیایند این برنامه را ضبط کنند صحبتی است که از دو روز پیش شروع شده ولی شاید ده دقیقه قبل یک تلنگر سفتی به روح من خورد، میخواستم این صحبت را بکنم که این چیزهایی که در طول این مدت من نوشتم، همه رگههایی از لجبازی شدید دارد و شدیدا پشیمانم از این کار.»
روزنامه کیهان، مشخصا با انتشار گسترده مقالات ضد بهائیان که عموما به قلم حسین شریعتمداری نوشته شده است و متهم کردن بهائیان به دخالت در جریانات اعتراضی مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ به قصد براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده تا بهائیان را دشمنان خطرناک و بالفعل نظام جمهوری اسلامی ایران جلوه دهد. همچنین اشاعه اتهامات مختلف مبنی بر همکاری بهائیان با دولتهای اسرائیل و آمریکا (به عنوان دشمنان جمهوری اسلامی ایران) به قصد عملیات ضد حکومت جمهوری اسلامی. جمیع این فعالیتها به فراهم کردن بستر فکری و ایدئولوژیک فشار و سرکوب بیش از پیش بهائیان به دلیل اعتقاد و باور آنها و نقض حقوق بهائیان از سوی حکومت جمهوری اسلامی میانجامد.
لازم به ذکر است که کلیه این اتهامات بدون ارائه هرگونه مستند و دلیل طرح شده است. علاوه براین جامعه بهائیان مکررا اعلام کردهاند که براساس آئین بهائیت، بهائیان در حرکتهای سیاسی اعتراضی و اعتصابات شرکت نمیکنند.
جامعه جهانی بهائیان در گزارش “کمپین رسانه ای ایران برای دهشتناک جلوه دادن بهائیان” به طرح و بحث نقش و عملکرد گسترده رسانههای وابسته یا نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
برای نمونه به مورادی از این مقاله اشاره خواهیم کرد.
روزنامه کیهان در مقاله صفحه اول مورخ پانزده دیماه ۱۳۸۸، مینویسد: «…با توجه به دشمنی دیرینه فرقه انگلیس ساخته بهائیت با امامت و تشیع (به ویژه با مهدویت)، تحرکات این جریان فاسد و انحرافی در روز عاشورا برای هتک حرمت عزای حسینی قابل فهمتر میشود ضمن اینکه سران این جریان، وابستگیهای علنی به رژیم صهیونیستی، انگلیس و آمریکا دارند. در زمان رژیم پهلوی برای ریاست دستگاههایی چون ساواک، شهربانی و ارتش از عناصر جنایتکار و بیرحم بهایی استفاده میشد…»
همچنین کیهان در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۸ در مقالهای با عنوان «جزئیات تازه از انهدام شبکه سایبری سیا» مینویسد: «…در این راستا طرح «بیثباتسازی ایران» در سال ۲۰۰۹ میلادی توسط سازمان سیا تهیه و با اختصاص بودجه ۴۰۰ میلیون دلاری توسط کنگره آمریکا، با دستور «بوش» ابلاغ و عملیاتی شد. بخشی از این طرح، راهاندازی نوعی جدید از «جنگ اطلاعاتی» موسوم به «جنگ سایبری» بود که از سال ۲۰۰۶ میلادی و با به کارگیری گروههای ضدانقلاب از جمله حزب صهیونیستی بهائیت، منافقین، سلطنتطلبان و برخی گروهکهای دیگر، مورد توجه ویژه آمریکاییها قرار گرفت. در این راستا تأسیس شبکه موسوم به «ایران پراکسی» از مهمترین اقداماتی است که در این سال توسط سازمان سیا تحت پوشش دفتر IBB، وزارت امور خارجه آمریکا و با بودجه اولیه بالغ بر ۵۰ میلیون دلار انجام شد…»
یا در مطلب دیگری در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ پیروان بهائیت را به نقش داشتن در “توهین به مقدسات دین اسلام” و “ارتباط با دشمنان ایران” به خصوص اسرائیل بدون ارائه مستند و بدون اینکه این ادعاها در پروسه قضایی مبتنی بر قانون به اثبات رسیده باشد متهم میکند: «…شایان ذکر است در جریان حرمتشکنی اغتشاشگران در روز عاشورا (شش دی ۱۳۸۸) چند تن از عناصر بهایی به عنوان هدایتکنندگان حرمتشکنی عزای امام حسین(ع) بازداشت شدند. چند تن از سران گروهک استعماری بهائیت به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی هم اکنون در بازداشت به سر میبرند. سران این گروه در خارج همواره تلاش کردهاند ارتباط با رژیم صهیونیستی و سرویس موساد را کتمان و انکار کنند. گروهک انگلیس ساخته بهائیت به ویژه طی سالهای اخیر ارتباطات گستردهای را با برخی عناصر افراطی مدعی اصلاحات به هم زده و از جمله این عناصر میتوان به کسانی چون مهاجرانی، کدیور، سروش، گنجی، مجید محمدی و عباس معروفی اشاره کرد که به ویژه در کشورهای انگلیس، آمریکا، کانادا و… اقامت دارند. برخی خبرهای موثق حاکی از آن است که شماری از این عناصر جذبشده به شبکه جهانی بهائیت، در ازای دریافت پول مامور حرمتشکنی علنی در حوزه هایی نظیر انکار امام زمان(عج)، انکار رسالت پیامبر(ص) و قداست قرآن، تخطئه ولایت فقیه، ترویج سکولاریسم، اهانت به امام و رهبری شده اند…»
سردبیر روزنامه کیهان، مستقیما از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران، سید علی خامنهای منصوب میشود. روزنامه نیویورکتایمز در مصاحبهای که با حسین شریعتمداری در سال ۲۰۰۷انجام داده و منتشر کرده است درباره او مینویسد: «… او صدای ایران تندرو است. نه تنها تندرو بلکه رادیکال، امنیتی و غیرقابل انعطاف. او مدیرمسئول روزنامه کیهان است که به شما دید کلی از افراطیترین دیدگاههای رهبران ایران، طرز فکر و برنامههای افرادی که در راس قدرت هستند، میدهد.»
۴- فراهم آوردن زمینه برخوردهای امنیتی با منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی
مطالب روزنامه کیهان و بهخصوص سرمقالههای حسین شریعتمداری در بسیاری از موارد بستر فکری و گفتمانی برخوردهای امنیتی با منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی را فراهم کرده است؛ به گونهای که شریعتمداری در اردیبهشت ۱۳۹۸صریحا اعتراف کرد که کیهان با وزارت اطلاعات ارتباطی تنگاتنگ دارد:
«بعضی از اطلاعات را وزارت اطلاعات از کیهان مطلع میشود، چون افراد حزباللهی همهجا هستند و اطلاعات را به ما میدهند.»
به عنوان مثال، مطالب و ادبیاتی که روزنامه کیهان بعد از اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تولید کرده است، سعی در ارتباطدادن حرکت اعتراضی مردم به کشورهای خارجی و فراهمکردن توجیه و زمینه نقض حقوق بشر و فشار بوده است. گزارش «کمپین بینالمللی حقوق بشردر ایران» در گزارشی به نام «مردان خشونت: مجریان و مروجان خشونت پس از انتخابات» به معرفی عاملان و چهرههای موثر سرکوبهای اعتراضات پس از انتخابات پرداخته است. حسین شریعتمداری یکی از این چهرههاست. در این گزارش آمده است: «…روایت روزنامه کیهان از حوادث بعد از انتخابات پس از آن توسط وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران به عنوان روایت اصلی از حوادث بعد از انتخابات برای دستگیری مخالفان، اعمال شکنجه و آزار واذیت در بازداشتگاهها، اخذ اعترافات اجباری و در نهایت صدور احکام طویلالمدت زندان به کار گرفته شد.»
در بخش دیگری از این گزارش درباره نقش و موضعگیری روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری درباره اعترافات تلویزیونی که متهمان تحت فشار بازجویی علیه خود انجام دادهاند، آمده است: «همزمان با دستگیری روزنامهنگارانی همچون مازیار بهاری که چند ماه پس از دستگیری مجبور به اعترافات اجباری شد و چندی پس از آن با خروج از کشور به شرح فشارهای جسمی و روانی بر اخذ اعتراف یادشده پرداخت، این روزنامه بارها به متهمکردن روزنامهنگاران برای جاسوسی برای سرویسهای خارجی پرداخت. در واقع روزنامه کیهان طی روزهای پس از انتخابات عملا به عنوان بخشی از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در برخورد و سرکوب روزنامهنگاران با طرح ادعاهایی که هیچگاه در دادگاه اثبات نشد عمل کرده است.»
در مثالی دیگر، حسین شریعتمداری در سرمقاله خود در کیهان درباره اعتراضات درویشهای گنابادی در بهمنماه ۱۳۹۶گفته بود: «جنایاتی که این گروه در پوشش دراویش مرتکب شدهاند فقط با جنایات وحشیانه داعش قابل مقایسه است و کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که بخشی از تفالههای داعش هستند که این بار از آستین یکی از فرقههای بهشدت بدنام دراویش بیرون کشیده شدهاند. روابط پنهان و آشکار رهبران درویشهای گنابادی با مقامات اسرائیل و بهائیان داستان پنهانی نیست، به عنوان نمونه -و فقط نمونه- میتوان به تصاویر منتشرشده از نشست مشترک مصطفی آزمایش یکی از رهبران فرقه گنابادی با دیان علایی نماینده بهائیان حیفای اسرائیل و یا تصویری از ملاقات وی با رضا پهلوی در آمریکا اشاره کرد. آزمایش انکار نمیکند که به نمایندگی از سوی قطب دراویش گنابادی و برای تبادل نظر! در این نشستها شرکت کرده بود که تصاویر آن در کیهان امروز چاپ شده است.»
در جای دیگر در همین مقاله میگوید: «بیشک نیروی انتظامی بایستی با قدرت و قاطعیت با اراذل و اوباش و در یک کلام پیروان داعش در کشور برخورد کند و طبیعی است که این قدرت در نیروهای انتظامی و فرزندان این ملت وجود دارد که یاحسینگویان دمار از روزگار برهمزنندگان امنیت ملی درآورند.»
در روزها و ماههای پس از سرکوب اعتراضات خیابانی دراویش گنابادی در بهمنماه۱۳۹۶، صدها نفر از آنان بازداشت شدند و حداقل یکی از آنها به نام محمد ثلاث با وجود اعتراضات فراوان سازمانهای بین المللی حقوق بشری اعدام شد.
همچنین پس از اینکه تعدادی از زنان که به “دختران خیابان انقلاب” معروف شدند در اعتراض به حجاب اجباری بالای سکو روسریهای خود را بر سر چوب کردند و به همین دلیل دستگیر شدند، روزنامه کیهان در هفتم اسفندماه ۱۳۹۶ در مقالهای با عنوان «قانون تکلیف همه را روشن کرده است» رفتار مأمور نیروی انتظامی در برخورد با مریم شریعتمداری (یکی از دختران انقلاب) را درست و «مبارزه با منکرات و فساد» دانسته و نوشته است: «جرم عدم رعایت حجاب شرعی در زمره “جرایم مشهود” محسوب میگردد. در مواجهه با جرایم مشهود ضابطین دادگستری موظفند هر اقدام مؤثری را جهت حفظ آثار و علائم جرم و همچنین هر اقدامی جهت جلوگیری از فرار متهم را انجام دهند.»
روزنامه کیهان با بیان اینکه «کشف حجاب» اعتراض مدنی محسوب نمیشود افزوده است: «کار پلیس اصولاً تقابل فیزیکی و توقیف افراد مجرم و قانونشکن است و شخصی که خود را با رفتن بالای یک سکو یا مانند آن از دسترس پلیس خارج میکند، تبعات نحوه مقابله پلیس را به علت قانونشکنی پذیرفته است.»
۵ ـ مشارکت در پروندهسازی برای فعالان محیط زیست
حسین شریعتمداری از عوامل مسئول در پرونده سازی علیه فعالان محیط زیست است. روزنامه کیهان در۱۲ اسفند ۱۳۹۳ فعالیتهای فعالان محیط زیست را مشکوک و پوششی برای جاسوسی خواند و زمینه بازداشت آنان را فراهم کرد. کیهان در شماره ۲۶ بهمن ۹۶ با انتشار مجدد این مطلب از نهادهای امنیتی شکوه کرد که چرا پیشتر به هشدارهای این روزنامه توجهی شد و فعالان محیط زیست را زودتر دستگیر نکردند.
از بهمن ماه سال ۱۳۹۶ بازداشت دهها تن از فعالان محیط زیست به اتهام جاسوسی آغاز شد. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر این فعالان در دوران بازداشت شکنجه شدهاند و کیفرخواست علیه آنان تنها با استناد بر اعترافات اجباری صادر شده است.
از برجستهترین فعالان محیط زیستی که در بهمن ۹۶ بازداشت شدند، کاووس سیدامامی بود که دو هفته پس از بازداشت به طور مشکوکی در زندان جان سپرد.
[۱]فرهاد بهبهانی و حبیباالله داوران؛ در میهمانی حاجیآقا؛ انتشارات امید فردا، تهران، ۱۳۸۲
*آخرین بهروزرسانی: ۱۰ تیر ۱۳۹۸*